مانده تا برف زمین آب شود

مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه چتر

نا تمام است درخت

زیربرف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد ...

مانده تا سینی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عید

در هوایی که نه افزایش یک ساقه طنینی دارد ...

پس چه باید بکنم

من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال

تشنه زمزمه ام ...
                      

نظرات 9 + ارسال نظر
من 28 مهر 1384 ساعت 00:43 http://pardismadhouse.blogsky.com

خواستم بگم قشنگه.. دیدم مثل این کامنتهای تبلیغاتی میشه..! خیلی شاعرانه ست.. فوق العاده زیباست.. ریتمیک و آهنگین!

صبا 29 مهر 1384 ساعت 02:11

قشنگ بود فکر می کنم مثل خودتون بود

سعید 1 آبان 1384 ساعت 05:17 http://www.okaliptous.blogsky.com

سلام اسی جون. شرمنده یکم دیر جواب پیامهات رو میدم

یکم گرفتارم. موفق باشی.

مریم 4 آبان 1384 ساعت 10:37 http://maryambanooo.blogsky.com

پس چه باید بکنم

من که در لخت ترین موسم بی چهچه سال

تشنه زمزمه ام ...

سعید 5 آبان 1384 ساعت 04:38 http://www.okaliptous.blogsky.com

سلام دوست جونم. خوبی؟ چی شده کم پیدایی ؟

کم مینویسی ؟ هر جا هستی خوش باشی.

مریم 7 آبان 1384 ساعت 07:14 http://www.goldenpalace.blogfa.com

سلام...کاش می شد آخرین حرف یاس پژمردن نبود....کاش می شد آمدن ها آخرش رفتن نبود....کاش می شد وقت رفتن عکس گل ها را کشید....پشت چشمان محبت یاس های تازه چید.... روی نرده ها نوشته شده بود....به بنفشه ها دست نزنید.... ولی افسوس باد خواندن نمی دانست......موفق باشی ...........

سعید 17 آبان 1384 ساعت 05:43

سلام. خوبی. واقعا بلاگ اسکای کار بدی کرده نه ؟

حیف اون قالب قشنگ !!!

مریم 20 آبان 1384 ساعت 17:02 http://www.goldenpalace.blogfa.com


.... خدایا آسان بودن دشوار است....آسانم کن .....خدایا کلام تو بودن دشوار است....بارانم کن ....خدایا خداوندا ...آن نیستم که باید ....آنم کن ...راستی ! مادرم می گوید: با همه باید ساخت ، اما ذهن من معتقد است ، همه را باید ساخت....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد